مارتین اسکورسیزی.بی شک یکی از بزرگترین کارگردانان و هنرمندان معاصر آمریکایی.سینمای اسکورسیزی روایتی ست از خشونتی شاعرانه در جهان مردانه. روایتی شعر گونه از دنیای تاریک، تلخ و سیاه تبهکاران . اسکورسیزی در عین نقد این جهانها با تیز هوشی یک هنرمند نابغه به جنبه های گیرا و جذاب زندگی در این جهان مافیایی اشاره میکند و به طور واضح دلیل این جهان تبهکارانه را مردانگی مسموم و خود ویرانگر میداند. در این میان گاو خشمگین نمونه ی آشکار و روشنی از خود ویرانگری و مسمومیت این جهان مردانه ست.شخصیت مرد داستان بدلیل این خشونت مردانه و خود ویرانگری تمامی زندگی خویش را از دست میدهد: همسر و فرزندانش، برادرش، عنوان قهرمانیش و در انتها تنها چیزی که برای او باقی میماند هنر باقی ماندن روی صحنه و سرگرم کردن مخاطبان است که اصلن به نوعی فیلم در باره ی رابطه میان بازیگر ر وی صحنه مسابقه بوکس و مخاطبین این بازی ست.یا به عبارتی فیلم نمادی از رابطه میان هنرمند و مخاطب است و رنجی که حاصل آفرینش اثر هنریست.عجیب نیست در لحظه ی کوتاهی که فیلم به هنگام تشکیل خانواده مرد داستان رنگی می شود در واقع ما شاهد بهترین سالهای زندگی او هستیم.در انتها پایان فیلم ادای دینی به مارلون براندو در فیلم در بار انداز(۱۹۵۴) ساخته الیا کازان است و این اشاره اسکورسیزی که بی اهمیت به آنچه که اتفاق می افتاد نمایش باید ادامه بیابد.
مراد صادقی
No comments:
Post a Comment