جان هیوستن. کارگردانی بزرگ، هنرمند ی بی نظیر و مولفی تاثیر گذار.سینمای هیوستن معمولن در حضور غولهایی مانند هاوکز، فورد، هیچکاک یا ولز دیده نمی شود و رنگ میبازد.اتفاقن او کارگردانی ست که آثاری فراموش نشدنی و ماندگار از خود باقی گذاشته است. سینمای هیوستن سینمایی ست در نقد فردیت و فرد گرایی که از جنبه های مهم دستگاه دموکراسی آمریکایی ست. سینمایی گفتگو محور وابسته به زبان همانقدر که وابسته به تصویر و به گفته منتقدان در باره ی شکست مردانگی و مرد سالاری ست. در این میان گنج سیرا مادره فیلمی ست که همه ی این مولفه ها را با هم یکجا در بر دارد.شخصیتهای مرد داستان تا به کار گروهی باور دارند شکست ناپذیرند اما به محض آن که تفکر فرد گرایی به شالوده روابطشان رسوخ میکند آسیب پذیر و خود ویرانگرند. در عین حال زبان یا گفتار میان این مردان رسانه نیرومندی ست که انسجام را به طور چشمگیری حفظ میکند. هیوستن در پایان شکست مردانگی و دنیای مرد سالاری را به شیواترین شکل ممکن ارائه می کند. شخصیت بوگارت که فرد گراست کشته میشود و باقی مردان در حالیکه طلاهایشان به طبیعت بازگشته است ،حرص و آز را به کناری نهاده اند و به دلیل جمع گرا بودن زنده مانده اند هر یک به راههای خویش میروند. در پایان هیوستن به ما یاد آوری میکند که زندگی طبیعی و تنازع بقا تنها در میان اجتماع است که معنی می یابد و جاه طلبی و خواست قدرت و پول افسانه هایی بیش نیستند.
مراد صادقی